۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

سخنرانی استیو بیدالف در مرکز اجتماعات محله آیوانهو

دیشب "استیو بیدالف" روانشناس و مشاور خانواده در سالن اجتماعات محله ما سخنرانی داشت.من که کتاب "راز کودکان شاد"رو خونده بودم از اینکه قراره در این سخنرانی شرکت کنم حسابی هیجان داشتم.سخنرانی درباره کتاب"پرورش پسرها"* و برگزار کننده مرکز "گروه های بازی ایالت ویکتوریا"بود..
سالن سخنرانی 600 نفر گنجایش داشت و تمامی بلیط ها از یک هفته قبل فروخته شده بود. تقریبا تعداد خانمها و آقایان شرکت کننده با هم برابر بود و حدودا نیمی از افراد به صورت زوج اومده بودند.
جدا از محتوای سخنرانی ،کاراکتر سخنران و مهارت بالای او در سخنوری من رو تحت تاثیر قرار داده بود، فکر می کنم اگر کسی از موضوع سخنرانی خبر نداشت و فقط ناظر لحظاتی از اون بود مطمئنا اون رو با یک شومن تلویزیونی اشتباه می گرفت، 2 ساعت سخنرانی حتی برای من که هنوز با لهجه استرالیایی مشکل دارم به سرعت و با لذت گذشت.اون به راحتی کاری می کرد که سالن از خنده مردم منفجر بشه و به همون سادگی چنان همه رو تحت تاثیر قرار میداد و سکوتی به وجود می آورد که می تونستی صدای نفسها رو بشنوی و شاید اشکهای حلقه شده در چشم آدمها رو هم ببینی.
برای همه توضیحاتش داستان می ساخت و داستانهارو اجرا می کرد...

استیو توی سخنرانی اش بیشتر سعی داشت اهمیت موضوع رو تاکید کنه و اینکه نقش والدین علی الخصوص پدرها در رشد و تربیت پسرها چقدر اهمیت داره.از اونجا که اگر قرار بود از حرفهاش یادداشت بردارم حتما نصف سخنرانی رو از دست می دادم و در ضمن هیچ کسی رو هم ندیدم که چیزی یادداشت کنه و از اینکه مثل بچه های زیادی درس خون مدرسه مشغول نوشتن باشم خوشم نمیومد ،لذا به حافظه ام رجوع می کنم و مواردی رو که یادم میاد می نویسم تا اینکه کتابش رو بخونم و یادداشتهام رو کامل کنم:

استیو در ابتدا گفت که اگر حرفهای من را با عقل و قلبتون باور دارید به کار ببرید، در غیر اینصورت به صرف اینکه حرفهای منه اصلا به کار نبندید و ادامه داد :

از میان هزار نکته ای که می تونه در بزرگ کردن فرزند پسرتون موثر باشه من پنج نکته رو انتخاب کردم :
1- برای بودن با بچه ها وقت کافی بذارید، وقتهایی که تبدیل به لحظه های ماندگار بشه و برای همه عمرتون مثل دانه های ارزشمند مروارید با خود داشته باشید.
2- با اونها بازی کنید و در بازی قواعدی از زندگی رو یاد بدید، به نظر من تفاوت مرد و پسر در سن اونها نیست، یک پسر وقتی مرد شده که قادره احساسات ونیروهای خودش رو کنترل کنه. کشتی گرفتن از بازیهای مورد علاقه پسرهاست، توصیه می کنم که با اونها کشتی بگیرید و به اونها یادآوری کنید که زور و قدرت زیادی دارند اما هرگز و هرگز نباید از اون برای آزار و صدمه زدن به دیگران استفاده کنند، حتما و حتما آنها رو موظف کنید که قواعد بازی رو رعایت کنند و استفاده درست از قدرت بدنی رو از کودکی به اونها آموزش بدید.
3-به اونها احترام به جنس مخالف رو بیاموزید
4-به اونها یاد بدهید که نسبت به احساساتشون آگاه باشن و همچنین شرایطی رو فراهم کنید که به تفاوت احساس زنانه و مردانه آگاهی پیدا کنند و اینکه زنان و مردان واکنشهای مختلفی رو در شرایط یکسان بروز می دهند
5- از پسرها بخواهید که در کارهای خانه همکاری کنند، مثلا از 9 سالگی یک وعده غذا در هفته رو مهمان اونها باشید و با بزرگتر شدن اونها به مسئولیتشون اضافه کنید


....

و اینکه جای همه دوستان عزیزم خصوصا "گروه دوست داشتنی مادران" خالی بود
....


*Raising boys ...

۲ نظر:

مهستا گفت...

این کتابها به فارسی ترجمه شدند؟

مرجان گفت...

به مهستا:
من کتاب "راز کودکان شاد" رو ایران خریدم(ترجمه فارسی)،اما در مورد بقیه شون نمی دونم.