۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

جایی فراتر از دیوارها

وقتی پشت این صفحه سفید میشینی و هی به مغزت فشار میاری که مطلب جالبی برای نوشتن پیدا کنی، یعنی نیازت فقط به اشتراک گذاشتن ایده و نظرت یا ثبت بعضی از خاطراتت نیست،یعنی می خواهی که هر جور که ممکنه از این حقی که داری استفاده کنی و با کلماتت در این عرصه همگانی راه بری و نرم و سبک قلمرو شخصی خودت رو بسازی.
یعنی می خواهی که این ارتباط دو سویه زنده بموته، ارتباطی که یک سرش تویی یا چیزی شبیه تو یا ساخته تو و سوی دیگرش دنیایی که می شناسی و نمی شناسی، دنیایی پر از کسانی که خیلی از اوقات بی آن که ردی از خودشون باقی بگذارند آن سوی دیگر را می سازند ،آن سویی که زمان و مکان را می پیماید و تو را در خیالش نگه می دارد که شاید روزی، جایی دوباره از تو یاد کند.

می خواهی جایی فراتر از دیوارها ریشه داشته باشی، جایی با وسعتی بی انتها ،جایی که بودنت به هیچ چیزی وابسته نیست، جایی که بتوانی "سبکی هستی"رو تجربه کنی...،

هیچ نظری موجود نیست: