۱۳۹۱ مهر ۱, شنبه

...بی تو به سر نمی شود...

سامیار از اتاقش من رو صدا می کنه، فکر میکنم که مثل هرشب دنبال بهانه میگرده تا دیرتر بخوابه و یا اینکه می خواد من رو مجبور کنه پیشش بخوابه. اماده ام که مثل هرشب توضیح بدم که دیگه وقتشه که خودش بخوابه و اینکه بزرگ شده و... چشماش پر از اشک بود و صورتش غمگین. با صدای بغض آلود میگه که یکی از دخترهای کلاسشون داره میره آمریکا و تا آخر مدرسه برنمیگرده. میگه که اون بهترین دوستش در بین دخترهاست. می دونم که راست میگه، چون این تنها اسم دختریه که ازش شنیدم. به صورت معصوم و غمگینش نگاه می کنم. می دونم که سامیار طعم خداحافظی رو بیشتر از خیلی از همکلاسیهاش چشیده، رفت و آمد خانواده از ایران خصوصا پدربزرگ و مادربزرگ همیشه تاثیر زیادی روش داره و هر چه که بزرگتر شده، خداحافظیها و رفتنها براش سختتر شده. سعی می کنم که باهاش همدلی کنم، دنبال کلماتی میگردم شاید بتونم کمی از ناراحتیش رو کم کنم، اما واقعا کلمه ای و جمله ای پیدا نمی کنم. نمی تونم بهش بگم که اشکالی نداره، دوباره دوست پیدا می کنی. می دونم که اشکال داره، میدونم که هر دوستی جای خودش رو داره و می دونم که خداحافظی سخته خصوصا از یک دوست... اشکهاش رو پاک میکنم، هنوز دارم دنبال کلمات می گردم، نه قادر به همدلی هستم و نه همدردی. سامیار می پرسه: چرا فقط دوستهای من از اینجا می روند ولی دوستهای شما هستند، این عادلانه نیست. این سومین دوست سامیاره که در این چند ماه از کلاسشون رفته...در ذهن سامیار دوستهای ما خانواده هایی هستند که اینجا در استرالیا با ما رفت و آمد می کنند. براش توضیح میدم که خیلی از دوستهای من هم رفتند، اونهایی که در ایران زندگی می کردند و من هم روزی که از ایران به اینجا اومدم مجبور شدم که از دوستهای خیلی زیادی خداحافظی کنم. بهش قول میدم که فردا عکس خیلی از دوستهام رو بهش نشون بدم و براش توضیح بدم که الان هر کدومشون توی کدوم کشور هستند تا ببینه که آدم می تونه دوستهای زیادی در کشورهای مختلف داشته باشه. تصمیم دارم که صفحه فیس بوکم رو بهش نشون بدم. همون البوم زیبای عکسی که دلت رو خوش میکنه که پونصد تا دوست داری و کافیه کلیک کنی و براش پیام بفرستی یا زیر هر عکس و نوشتش لایک بزنی تا بهش یادآوری کنی که دوستش داری و به یادش هستی. و اینکه هروقت اسمش رو زیر عکسها و نوشته هات میبینی دلت گرم میشه و ذوق میکنی که دوست داشته شدی. اما قصد ندارم براش توضیح بدم که دوری از دوست غم بزرگیه، غمی که این روزها خیلی ها تجربه می کنند. چه اونهای که میروند چه اونهای که می مانند.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

عالی

ناشناس گفت...

عالی